سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شتابزدگی را واگذار و در حجّت بیندیش و خود را از پریشان گویی نگاه دار، تا از لغزش ایمن بمانی . [امام علی علیه السلام]
انصار حزب الله گیلان

خبرنگار و روز نامه نگار دربردارنده یک‌ سری از آرزوهای حقوق بشری و منشور حقوق شهروندی  است و زبان و چشم و هواس گویا مردم جامعه در هر جامعه ای است  و با آمدن انترت ( سایت خبری و وبلاگ ) خبرنگاران ( شهروند خبرنگار ) این وظیفه را صد چندان نموده است و این را می شود گفت انقلاب بزرگ شهرون خبرنگار در جهان امروز ... اا دارستانی روز نامه نگار و فعال حقوق بشر  و محیط زیست

وصیت شهید جانباز بسیجی هشت سال دفاع مقدس  حاج اسدالله اسدی دارستانی :فرزندم( اسماعیل ) دین خویش را به انقلاب با رساندن صدای مردم درد مند  و  رزمندگان اسلام به گوش   مسئولان و مردم  ادا کن...خدمت شما در لباس خبرنگاری و اطلاع رسانی همانند زمان خدمت شما بعنوان درجه دار ارتش اسلام  می باشد ..خبرنگاری هم همانند خدمت سربازی اسلام مقدس است.... و هچنان بعنوان سرباز ولایت  و اسلام و کشور در سنگر رو زنامه و فضای مجازی ادامه بده باشد که خداوند اجر بدهد و ما هم بعنوان والدین شما از این اجر نصیبمان شود...

من دیگر خبرنگار خبر گزای رفارس- خبرنگار آستارا  نیستم

از روسای ادارات و افرادی حقیقی و حقوقی درخواست دارم منبعد اخبار و جلسات ادارات را به من اطلاع رسانی ننمایند تا فردی که از سوی فارس به فردی معرفی نماید .... درصورتیکه اخبار  فوریت داشتند مستقیم به سرپرستی گیلان ارسال نمایند...

من هماکنون بعنوان خبرنگارهفته نامه تارک خزر همکاری دارم و با چند تا رو زنامه الکترونیک ملی همانند گذشته بعنوان خبرنگار همکار  ی دارم ...خبر های فارس را لطفا به ایمیل و گوشی من نفرستید..فقط خبر های که نیاز است در هفته نامه تارک خزر  و روز نامه های الکترونیکی و وبلاگهای من چاپ شوند بفرستید .....

این مطلب را هیچ وقت نمی خواستم بنویسم ...چون دیدم در آستارا بعضی ها از روی حسادت و غرض ورزی به خبر گزاری فارس تهمت های و نسبت های ناروایی به مسئول گیلان خبر گزاری فارس می زنند  این مطلب را بعنوان یک عضو خانواده فارس بنویسم..

من مدتها بود که بعنوان خبر نگار فارس در استارا به سرپرستی گیلان همکاری بعنوان خبرنگار داشتم و افتخار در کارنامه 20 ساله خبر نگاریم است ..بهیچ وجه هیچ مشکلی من با مسئولان خبر گزاری فارس ( حاج خانم ثابت  ریس  و حاج آقا درویشی خوب و مهربان سر دبیر گیلان ) نداشتم  و ندارم ..ایشان بمن در طول 92 تاکنون لطف داشتند و دارنند ..من چون خبر گزاری فارس را خانواده خودم می دانستم  و از طرفی من مدیر مسئول و سردبیر روز نامه های الکترونیکی درد نیوز - آستارا نیوز -  وبلاگهای خبری  رشت نیوز - آستارا ینوز 1 - حقیقت نیوز - رشت نیوز  - اردبیل نیوز  بودم...

بعضی افرادی حقیقی و حقوقی  و بعضی سازمانها؟ می دیدم بخاطر مطالبم در سایت ها  و وبلاگهایم  برای فارس مشکل درست می کردند و وقت گرانبها و مقدس فارس را می گرفتند

من چون خبر گزاری فارس را خانواده خودم می دانستم و مسئولان فارس ( گیلان) نسبت بمن لطف می کردند)

چون می دانستند من از  بالای 20 سال است سایت خبری و وبلاگ نویسی می کنم و فردی شناخته شده در ایران و جهان هستم ..مرا تحمل می کردند و مشکل تراشی بعضی افرادی حقوقی و حقیقی  و سازمان معلوم الحال را تحمل می کردند  و من هم شرمنده ایشان می شدم ...از هفته پیش رسما خود سرانه برای اینکه اتهامی  متوجه خبر گزاری بین المللی و ملی و مردمی فارس نشود کنار کشیدم و هیچ گونه ارتباطی بفارس ندارم...اما  همچنان خود را عضو خانواده خبر گزاری فارس می دانم و افتخار می کنم مدتی بعنوان خبرنگار با فارس کار می کردم و این مدت در بیست سال خبر نگاریم یکی از نقاط درخشان سابقه خبرنگاریم بود و است ...

توضیح اینکه : بعضی افراد در استارا از روی حسادت و غرض ورزی می گویند که خبر گزای فارس تعامل  با خبرنگاران ندارد دروغ بیش نیست من بغیر از خوبی و محبت و تعامل چیزی دیگری از فارس ندیدم و حتی  خود سرانه از فارس  استعفا دادم چون فارس  و مسئولان فارس را دوست می داشتم ..

رو سیاه افرادی هستند که می خواستند تا با اعمال نفوذ سایت هایم و وبلاگهایم را  کنترل کنند ...من نباشم یک نفر از همشهریان انشا الله بعنوان خبرنگاررادامه کار می دهد ..تمام مسئولیتها و حت یاین دنیا زود گذار است  چه خوب است با خوشی و برادری و دوستی باشد..

 از اینجا جا دارد .. از دکتر اسدپور فرماندار اسبق آستارا ، مهندس شفقی ( که واقعا تعامل و دوستی نزدیک و شبنروزی با خبرنگاران هر دو داشتند و دارنند ) و امام جمعه دانشمند و خبرنگار دوست ( همیشه حامی خبرنگاران بودند همانند حاج اقا اکرمی )معاونین فرماندار مهندس شهاب زاده و مهندس کرم زادگان و شهرداری محترم آستارا و لوندویل ( هرو واقعا تعامل خوب و عالی با خبرنگاران بخصوص فارس داشتند و دارنند)و ریس شورای شهر آستارا و لوندویل و حاج آقا فتعلی زاده ریس شورای شهرستان استارا و مدیرکل گمرک اسبق  و فعلی ( انصافا هر دو با خبرنگاران تعامل عالی داشتند )و سرهنگ خرسند فرمانده اسبق نیروی انتظامی آستارا  و سرهنگ منشوری  فرمانده اسبق  سپاه آستارا، فرمانده هنگ مرزی آستارا  ،حراست فرمانداری و شهرداری آستارا و لوندویل..تقدیر وتشکر می نمایم

و همچنین از بخشدار لوندویل مهندس پور حضرت ،مدیر روابط عمومی فرمانداری مهند س میزان گر و روسای ادارات حفاظت محیط زیست ، کمیته امداد، بهزیستی ، بهداشت و درمان  ، آب شهری ، آب روستایی، شیلات ،صنعت و معدن و تجارت،کانون فرهنگی کودک و نوجوان ،گاز آستارا و لوندویل ،اصناف آستارا ،اداره تعاون آستارا ،فرهنگ و ارشاد آستارا ،پایانه مرزی ،دانشگاه سما ،بنیاد شهید و امور ایثارگرا ن ،جهاد کشاورزی ،بنادر آستارا

 که اکثرا با من بعنوان خبرنگار فارس همکاری نزدیکی داشتند تقدیر وتشکر نمایم ..

و ازاستاد رسول علی نزاد ( که من خبرنگاری در 17 سال گذشته تاکنون  مدیون ایشان هستم  و همیشه راهنما و مشوق و استاد من است )یوسف هدایت خبرنگار ایرنا ، پیمان ناصری خبرنگارشبستان ،مهدی حسین نزادی سردبیر هفته نامه پیام آستارا ، رشیدی خبرنگار پگاه که دوستانه مرا در این مدت یاری نمودند تقدیر و شتکر ویژه می نمایم..

 و خاتمه از خبر گزاری فارس بخصوص حاح خانم ثابت سرپرست گیلان  و حاجی اقا درویشی سردبیر  گیلان - فارس  که شانس و لیاقت خدمت من بعنوان خبرنگار فارس بمن دراین مدت از سال 92 دادند و مرا تحمل کردند تقدیر و تشکر می نمایم( با اینکه می دانستند افکار  و عقیده چه می باشد ) این برایم خیلی مهم است

و از افرادی که در این مدت شاید از روی غیر عمد موجب رنجش آنها شدم طلب بخشش دارم ...نیاز باشد از ایشان رسما عذر خواهی م یکنم چون هدف من خدمت به جامعه بوده است لا غیر

 

 خبرنگاراسبق خبر گزاری فارس - در آستارا ..اا دارستانی( خبرنگار هفته نامه استانی تارک خزر - مدیر مسئول روز نامه الکترونیکی درد نیوز dardnews.irو استارا نیوزastaranews.com و ایران نیوزیک irannews1.ir


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط دکتر محمد علیی اسلامی 93/7/20:: 12:10 صبح     |     () نظر

چین و روسیه در مذاکرات کارشکنی می‌کنند؟

 

علی یونسی دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیت های دینی و مذهبی هم به جمع آن دسته از اطرافیان روحانی پیوست که نسبت به مذاکرات خوش بین نیستند.

 یونسی درباره مذاکرات هسته ای گفته است: "من هم خیلی خوشبین نیستم، ولی طرفین مایلند که به جایی برسد و  آمریکایی‌ها بیشتر از سایر کشورها تمایل دارند. برخی کشورها که به ظاهر دوستند، مثل روسیه و چین اصلاً مایل نیستند مذاکرات به نتیجه برسد. گروه‌های افراطی و تندرو در ایران و آمریکا هیچ کدام مایل نیستند توافق هسته ای به نتیجه برسد. لابی اسراییل در آمریکا خیلی نقش دارد."

اظهارات یونسی درباره تمایل دو کشور شرقی گروه 5+1 یعنی چین و روسیه تا کنون به صراحت از سوی هیچ یک از مقامات رسمی کشور عنوان نشده است.

بر اساس اظهارات یونسی، تلویحا کشورهای روسیه و چین در یک طرف و ایران به همراه 4 کشور غربی شامل آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان در دسته دوم قرار می گیرند.

دسته اول خواهان کارشکنی در مذاکرات و دسته دوم خواهان به نتیجه رسیدن مذاکرات هستند.

بر این اساس، چه بسا بتوان نتیجه گرفت که غرب صلاح ایران در مذاکرات را می خواهد و چین و روسیه عکس آن را! آیا می توان این تحلیل را پذیرفت؟

---------
آیا تیم روحانی از غرب ناامید شده که از طریق یک توافق بزرگ با روسیه، قصد دلجویی از پوتین را در سر پرورانده است؟
 چند هفته قبل و در یکی از شماره های هفته نامه "صدا" که ارگان رسمی بازتاب دهنده دیدگاه های حزب کارگزاران در فضای رسانه های مکتوب کشور است، گفتگو با فردی تهیه شده بود که در آن به طور رسمی فرد مصاحبه شونده به دولت روحانی و تیم اقتصادی او توصیه کرد که تا می تواند از شرق فاصله گرفته و رابطه خود را با روسیه و چین محدود تر کند و اقتصاد کشور را به سمت و سوی کشورهای غربی سوق دهد.

 این دیدگاه به حدی در ابتدای دولت شدت گرفت که بر اساس اخبار برخی منابع غیررسمی، ولادیمیر پوتین خواسته بود که دولت روحانی موضع خود را در رابطه با نزدیکی به غرب و همچنین موضوع سوریه به خوبی مشخص کند.

اما طی چند ماه گذشته و به دلیل اینکه خروجی سیاست "نزدیکی به غرب" برای ایران تنها آزاد شدن چند میلیارد دلار دارایی های جمهوری اسلامی و بسته شدن چند قرار داد کوچک اقتصادی و قول ارسال تجهیزات هواپیماهای مسافربری بوده، تیم اقتصادی-دیپلماسی دولت راه دیگری را در پیش بگیرد.

ریشه گرایش به شرق

شرایط مذاکرات تغییر کرده و امیدها گویا کمتر از همیشه شده است. این را نه فقط از کم شدن خنده های ظریف که از حرف های جدی عراقچی و متعاقب آن اظهارات تند و تیز شرمن می توان به خوبی فهمید. اکنون دامنه اختلافات به حدی بالا رفته است که شاید اوضاع شبیه به سال 2005 شود.

این یعنی بازگشت به نقطه صفر، یعنی پایان متفاوت وعده رئیس جمهور جدید ایران که می گفت می توان جنجال بر سر پرونده هسته ای ایران را یکساله از بین برد.

تمدید توافق ژنو بدون حضور بلوک شرق

وقتی در آخرین دور از مذاکرات وین لاوروف و وزیر خارجه چین ترجیح دادند به اتریش سفر نکنند، می شد به خوبی حدس زد که قرار نیست سفر بیست و چند روزه تیم مذاکره کننده به وین نتیجه‌ای داشته باشد.

این توافق نامه در حالی تمدید شد که که کشورهای تاثیر گذار شرق جهان- چین و روسیه- نسبت به آن تمایلی نشان ندادند و مذاکرات طولانی این دور بدون این کشورها برای چهار ماه و بر اساس تبادل تنها چند میلیارد دلار دیگر در ازای تعلیق فعالیت هایی که جمهوری اسلامی در دور اول توافق ژنو قول آن را به طرف غربی داده بود و همچنین تعلیق برخی از بندهای تحریم ایران توسط طرف غربی بود.

حضور روحانی و اعضای ارشد کابینه، پای قرار دادهای سنگین مالی با روسیه

از قرار معلوم طرف غربی خود را نسبت به حصول توافق در قضیه هسته ای، بی میل نشان می دهد و دیگر چندان اصراری به توافق ندارد و به گزینه شرایط بعد از عدم توافق هم فکر می کند. از این سو هم گویا حسن روحانی و تیم سیاسی و اقتصادی اش به این دور نما رسیده اند که چندان نباید محاسباتشان را به این توافق وابسته کنند.

شاید به همین دلیل است که حسن روحانی شانه به شانه ولادیمیر پوتین می شود و در اجلاس شانگهای با او به توافقات مهم می رسد و وزاریش را هم به مسکو می فرستد تا پای قرار دادهای سنگین اقتصادی و صنعتی را امضا کند.

در حالی که در هفته های ابتدایی رایزنی قرار داد بزرگ بین ایران و روسیه بود، "جک لو" وزیر خزانه داری آمریکا به «آنتون سیلیانوف» وزیر اقتصاد روسیه درمورد معامله نفتی در برابر کالا با ایران هشدار داد و تأکید کرد این اقدام احتمالی می تواند به تحریم های بیشتر آمریکا منتهی شود.

اما ایران بخش جدی تر از این قرار داد را کلید زد و در حالی که رسانه های غربی در نهایت رقم قرار بزرگ بین ایران و روسیه را 20 میلیارد دلار فرض می کردند، ولی ایران دست به قرار داد وسیع تری زد.

به گفت? وزیر انرژی روسیه، مجموع طرح‌های مشترک دو کشور حدود هفتاد میلیارد دلار ارزش دارد. الکساندر نواک تأکید کرد که "ایران و روسیه مایلند فصل تازه‌ای را در همکاری اقتصادی آغاز کنند".

آنچه مهم به نظر می رسد این است که به دلیل تحریم های غرب بر ضد روسیه در موضوع اوکراین و همچنین تحریم های چند ساله اخیر همین کشورها بر ضد ایران، این توافق بزرگ می تواند فشار تحریم های غرب بر ضد این دو کشور کاهش دهد و نوعی جدید از دور زدن تحریم ها را برای ایران به ارمغان آورد.
 
اما مهم تر اینکه شاید دولت تدبیر و امید هم از توافق - هسته ای یا غیرهسته ای- با غرب ناامید شده است!
---------
سه ماه بعد از اظهارنظر روحانی مبنی بر اینکه "کاسه تحریم شکسته شده است؛ هیچ کس و هیچ بندزنی قادر نیست این کاسه شکسته را به صورت اول بازگرداند" این عقیده از سوی موافقان شیوه مذاکرات دولت، هرگز به شکل سابق تکرار نشده است.

حسن روحانی سه ماه قبل در با بیان اینکه "ما دیدیم بخاطر برخی از مشکلات، تحریم توانست متاسفانه در برخی از بخش ها حتی در صنعت خودرویی که سابقه طولانی داشت، اثر بگذارد که امروز قدم هایی که در این زمینه برداشته شده و برخی از تحریم ها برداشته و برخی دیگر نیز برداشته خواهد شد"وعده داده بود که "باز هم به مردم قول می دهم کاسه تحریم شکسته شده است؛ هیچ کس و هیچ بندزنی قادر نیست این کاسه شکسته را به صورت اول بازگرداند."

دو ماه بعد از این وعده، و در زمانی که آمریکا تحریم های جدید خود علیه برخی شخصیت هاو شرکت های ایرانی را اعمال کرد، رییس جمهور مجبور به واکنش غیرمستقیم شد و در موضعی که شباهت چندانی به اطمینان خاطر پیشین از شکستن تحریم ها نداشت، به اینکه در یک ‌سال گذشته با ادامه تحریم‌ها کار را ادامه دادیم، اشاره کرد و گفت: تحریم تجاوز است و باید تجاوزگران را سر جای خود بنشانیم.

پس از آن نیز، در دیدارهای مهم سیاسی روحانی از جمله دیدار با پوتین و کامرون از این اطمینان خاطر خبری نبود و رییس جمهور به ذکر مواردی چون ضرر تحریم ها برای همه طرفین و لزوم برداشته شدن آنها تاکید کرد.

اکنون اظهاراتی از جنس شکستن تحریم ها حتی در میان حامیان روحانی نیز کمتر به چشم می خورد. از جمله محسن صفایی فراهانی در گفتگویی شکستن دیوار تحریم ها را به گونه ای رد کرده و گفته است:  "بحث بر سر تحریم‌هایی است که به ناحق علیه مردم و دولت ایران گرفته شده و دولت اگر نگوییم به این دیوار تحریم شکاف انداخته اما لااقل مانع افزایش تحریم‌ها و افزایش فشار علیه مردم ایران شده است."

حال سوال اینجاست که چرا سه ماه پس از اعلام رسمی شکستن کاسه تحریم ها(!)، دیگر خبری از آن اطمینان خاطر نیست و حتی رفع قطره چکانی برخی تحریم ها کم‌اثرتر نیز تاثیری در این موضوع ندارد؟



این همه گنده‌گویی آن هم با 300 هزار رأی؟!

قائم‌مقام حزب افراطی و نیمه‌تعطیل اعتمادملی با بیان اینکه وزیرانی داریم که جواب تلفن اصلاح‌طلبان را نمی‌دهند، خواستار عزل مجموعه‌ای از مقامات و جایگزینی آنها با اصلاح‌طلبان شد.

 منتجب‌نیا عضو حزب اعتماد ملی است؛ حزبی که دبیر آن در انتخابات سال 88 حدود 300 هزار رأی (کمتر از آرای باطله) کسب کرد. وی در مصاحبه روزنامه آفتاب‌یزد بی‌آن که به برکناری حدود 7هزار مدیر در طول یک سال گذشته اشاره کند، خواستار برکناری برخی مدیران و جایگزینی آنها با اصلاح‌طلبان شد. منتجب‌نیا گفته است: پیشنهاد من این است که نیروهای اصلاح‌طلبی که در حاشیه بوده‌اند و به کار گرفته نشده‌اند را بیاورند و مسئولیت‌های کلیدی را به دست این افراد لایق بسپارند.

وی در ادامه بدون هیچ سندی مدعی شد: خبر دارم مجموعه‌ای شبکه‌وار علیه دولت روحانی کارشکنی می‌کنند. یک نفر از طیف دولت گذشته نقلی می‌کرد مبنی بر اینکه شبکه‌ای که الان در دولت داریم به صورت قوی کار می‌کند و اگر دستور دهیم، دولت را فلج می‌کند. دولتی‌ها باید بدانند با چنین پدیده‌ای مواجه هستند. یک شبکه اختاپوسی‌وار در درون دولت وجود دارد که به این دولت دل نبسته و دل در گرو دولت گذشته دارد. دولت با این افراد نمی‌تواند با تسامح برخورد کند.

در حالی که افراطیون همواره از عناصر پاکسازی شده ضدانقلاب در سال‌های اولیه پس از پیروزی انقلاب دفاع کرده‌اند، منتجب‌نیا با مقایسه مدیران فعلی با عناصر سلطنت‌طلب گفت: بلاتشبیه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی عده‌ای می‌گفتند همه این نیروها را نگه داریم و چرا پاکسازی کنیم. من قبول دارم یکسری تندروی‌هایی بعد از انقلاب شد، با عده‌ای در پاکسازی‌ها با تنگ‌نظری برخورد شد(!) البته اصل پاکسازی یک ضرورت بود. کسانی که یک عمر در خدمت شاه بودند چطور می‌توانستند با انقلاب باشند. یک درصد کمی از آنها خود را منطبق کرده بودند اما درصد زیادی از آنها مانده بودند و منتظر بودند همچنان شاه برگردد. باز تاکید می‌کنم من درصدد شبیه‌سازی نیستم. اصلا اینها کجا و آنها کجا و قابل تشبیه نیست، حتی من از شبیه‌سازی‌هایی که رسانه‌ها انجام می‌دهند بدم می‌آید و گاهی مسئولان برای بزرگنمایی خود و تخریب دیگران این کار را انجام می‌دهند. اصل پاکسازی بعد از شرایط یک امر مسبوقی هست.
حال دولت اگر با کسانی که سنگ‌اندازی می‌کنند مواجه باشد، هیچ ابایی نداشته باشد که برخی از اینها را بازنشسته یا بازخرید بکند. یا حتی عذر آنهایی که غیرقانونی آمده‌اند را بخواهد.

منتجب‌نیا مجددا در همین مصاحبه گفت: راه‌حل قضیه این است که نیروهای اصلاح‌طلب را بیاورند و در سمت‌های کلیدی بگمارند. تسامح هم نکنند و ترسی هم نداشته باشند.

وی در ادامه درباره میزان موفقیت روحانی گفت: در سراسر کشور گلایه وجود دارد. درصدی از اشکال‌ها هم وارد است. ممکن است همه اشکال‌ها متوجه آقای روحانی نباشد و متوجه برخی از وزرا است. ما وزرایی داریم که بعد از وزیر شدن سرشان را انداخته‌اند پایین و رفته‌اند اصلا نگاه نکرده‌اند چه عاملی باعث پیروزی آنها شده است. تلفن آنها را هم جواب نمی‌دهند. ما وزیر داریم که تلفن بزرگان اصلاح‌طلب را جواب نمی‌دهد. حاضر نیست نامه آنها را بخواند و پاسخ دهد.

یادآور می‌شود پیش از این وزیر صنعت تصریح کرده بود تاکنون 60 مدیر را برکنار کرده‌ام اما باز هم می‌گویند کم است و باید تعداد بیشتری را برکنار کنی!


واکنش جزایری به کنایه احمدی‌نژاد در مناظره

شهرام جزایری به شرق گفت: وقتی که آقای احمدی‌نژاد جلو آقای کروبی اسم آن 300میلیون‌تومان را آورد که تو چه کار کردی با آن پول، من اتفاقا گفتم اگر آقای «احمدی‌نژاد» رای نیاورد او را استخدام می‌کنم که مطالبات من را پیگیری کند و خیلی هم خوب است. این همه کار و برنامه مهم است که او می‌توانست به صورت واقعی مطرح و آدم‌ها را جذب کند و رای بگیرد. آوردن نام شهرام جزایری آخر مگر چقدر برایش رای‌آوری داشت؟

بعد از آن ماجرا و پاسخی که گفته‌شد کروبی به احمدی‌نژاد داده ‌است، مرتب از اقصی نقاط ایران نامه می‌آمد برای من و سوال می‌کردند. یک‌بار به خود حاج آقا- هرجا هستند یادشان بخیر- زنگ زدم و پرسیدم خداوکیلی قضیه چیست و شما چه گفته‌‌اید؟


تقسیم کار برای قبح‌زدایی از فتنه

 

با حجم جرائمی که در هشت ماه فتنه‌گری رخ داد و این دو نفر فرمانده عملیات آن بودند؛ حتی براساس دیدگاه مکتوب و منتشر شده از فقهایی همچون آیت‌الله موسوی اردبیلی که سابقه رفاقت دیرین با این دو نفر دارد، حکم هر دو به عنوان باغی «اعدام» خواهد بود.
 نامه اخیر یک نماینده مجلس به رئیس جمهور مبنی بر تلاش برای رفع حصر سران فتنه، قطعه‌ای از یک پازل و در راستای قبح‌زدایی از جرم بزرگ آنان است.
وبسایت نما ضمن انتشار این خبر نوشت: جمعی از دلبستگان به اصحاب فتنه، سعی بر هموار نمودن راه بازگشت آنها دارند. بر طبق این خبر در جلسه این حلقه تقسیم‌کاری انجام شده و هر یک وظیفه‌ای بر عهده گرفته‌اند. برخی اقدام به تهاجم به نقادان سابقه تاریخی میرحسین موسوی کردند، برخی سعی به زنده کردن نام موسوی و کروبی در رسانه‌ها برای مقابله با فراموشی آنها کردند و...
نویسنده می‌افزاید: گویا نامه «ع-م» به رئیس جمهور به عنوان قطعه‌ای از پازل «قبح‌زدایی از جرم بزرگ»؛ وظیفه خواست پایان حصر را برعهده گرفته است. اصلی‌ترین خواسته وی در این نامه پایان حصر و محاکمه این دو نفر است. در حالی که خود به خوبی می‌داند با حجم جرائمی که در هشت ماه فتنه‌گری رخ داد و این دو نفر فرمانده عملیات آن بودند؛ حتی براساس دیدگاه مکتوب و منتشر شده از فقهایی همچون آیت‌الله موسوی اردبیلی که سابقه رفاقت دیرین با این دو نفر دارد، حکم هر دو به عنوان باغی «اعدام» خواهد بود. اینکه وی تلقی کرده که حصر جایگزین محاکمه منتقدان خوش سابقه شده است را باید وارونه‌نمایی حقیقت دانست. شاید همان سابقه است که سبب ممانعت از محاکمه این دو گردیده تا بلکه فرصت توبه یافته و با «جبران» خطاهای خود مانع از مجازات شوند.
یادآور می‌شود پیش از این شبکه دولتی انگلیس از «ع-م» به خاطر حمله به شورای نگهبان و حمایت از فتنه‌گران به عنوان اصلاح‌طلب جدید نام برده بود و این در حالی است که همین شبکه از نیروهای متدین و وفادار به نظام با عناوینی نظیر محافظه‌کار، اقتدارگرا، تمامیت‌خواه، تندرو و... نام می‌برد.



ساخت جریان موهوم برای فتنه‌ در سینما!


ادامه مطلب


تمایلات ضددینی خبرنگار روزنامه شهرداری +اسناد



ادامه مطلب


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط دکتر محمد علیی اسلامی 93/7/20:: 12:7 صبح     |     () نظر

خبرنگار و روز نامه نگار دربردارنده یک‌ سری از آرزوهای حقوق بشری و منشور حقوق شهروندی  است و زبان و چشم و هواس گویا مردم جامعه در هر جامعه ای است  و با آمدن انترت ( سایت خبری و وبلاگ ) خبرنگاران ( شهروند خبرنگار ) این وظیفه را صد چندان نموده است و این را می شود گفت انقلاب بزرگ شهرون خبرنگار در جهان امروز ... اا دارستانی روز نامه نگار و فعال حقوق بشر  و محیط زیست

وصیت شهید جانباز بسیجی هشت سال دفاع مقدس  حاج اسدالله اسدی دارستانی :فرزندم( اسماعیل ) دین خویش را به انقلاب با رساندن صدای مردم درد مند  و  رزمندگان اسلام به گوش   مسئولان و مردم  ادا کن...خدمت شما در لباس خبرنگاری و اطلاع رسانی همانند زمان خدمت شما بعنوان درجه دار ارتش اسلام  می باشد ..خبرنگاری هم همانند خدمت سربازی اسلام مقدس است.... و هچنان بعنوان سرباز ولایت  و اسلام و کشور در سنگر رو زنامه و فضای مجازی ادامه بده باشد که خداوند اجر بدهد و ما هم بعنوان والدین شما از این اجر نصیبمان شود...

من دیگر خبرنگار خبر گزای رفارس- خبرنگار آستارا  نیستم

از روسای ادارات و افرادی حقیقی و حقوقی درخواست دارم منبعد اخبار و جلسات ادارات را به من اطلاع رسانی ننمایند تا فردی که از سوی فارس به فردی معرفی نماید .... درصورتیکه اخبار  فوریت داشتند مستقیم به سرپرستی گیلان ارسال نمایند...

من هماکنون بعنوان خبرنگارهفته نامه تارک خزر همکاری دارم و با چند تا رو زنامه الکترونیک ملی همانند گذشته بعنوان خبرنگار همکار  ی دارم ...خبر های فارس را لطفا به ایمیل و گوشی من نفرستید..فقط خبر های که نیاز است در هفته نامه تارک خزر  و روز نامه های الکترونیکی و وبلاگهای من چاپ شوند بفرستید .....

این مطلب را هیچ وقت نمی خواستم بنویسم ...چون دیدم در آستارا بعضی ها از روی حسادت و غرض ورزی به خبر گزاری فارس تهمت های و نسبت های ناروایی به مسئول گیلان خبر گزاری فارس می زنند  این مطلب را بعنوان یک عضو خانواده فارس بنویسم..

من مدتها بود که بعنوان خبر نگار فارس در استارا به سرپرستی گیلان همکاری بعنوان خبرنگار داشتم و افتخار در کارنامه 20 ساله خبر نگاریم است ..بهیچ وجه هیچ مشکلی من با مسئولان خبر گزاری فارس ( حاج خانم ثابت  ریس  و حاج آقا درویشی خوب و مهربان سر دبیر گیلان ) نداشتم  و ندارم ..ایشان بمن در طول 92 تاکنون لطف داشتند و دارنند ..من چون خبر گزاری فارس را خانواده خودم می دانستم  و از طرفی من مدیر مسئول و سردبیر روز نامه های الکترونیکی درد نیوز - آستارا نیوز -  وبلاگهای خبری  رشت نیوز - آستارا ینوز 1 - حقیقت نیوز - رشت نیوز  - اردبیل نیوز  بودم...

بعضی افرادی حقیقی و حقوقی  و بعضی سازمانها؟ می دیدم بخاطر مطالبم در سایت ها  و وبلاگهایم  برای فارس مشکل درست می کردند و وقت گرانبها و مقدس فارس را می گرفتند

من چون خبر گزاری فارس را خانواده خودم می دانستم و مسئولان فارس ( گیلان) نسبت بمن لطف می کردند)

چون می دانستند من از  بالای 20 سال است سایت خبری و وبلاگ نویسی می کنم و فردی شناخته شده در ایران و جهان هستم ..مرا تحمل می کردند و مشکل تراشی بعضی افرادی حقوقی و حقیقی  و سازمان معلوم الحال را تحمل می کردند  و من هم شرمنده ایشان می شدم ...از هفته پیش رسما خود سرانه برای اینکه اتهامی  متوجه خبر گزاری بین المللی و ملی و مردمی فارس نشود کنار کشیدم و هیچ گونه ارتباطی بفارس ندارم...اما  همچنان خود را عضو خانواده خبر گزاری فارس می دانم و افتخار می کنم مدتی بعنوان خبرنگار با فارس کار می کردم و این مدت در بیست سال خبر نگاریم یکی از نقاط درخشان سابقه خبرنگاریم بود و است ...

توضیح اینکه : بعضی افراد در استارا از روی حسادت و غرض ورزی می گویند که خبر گزای فارس تعامل  با خبرنگاران ندارد دروغ بیش نیست من بغیر از خوبی و محبت و تعامل چیزی دیگری از فارس ندیدم و حتی  خود سرانه از فارس  استعفا دادم چون فارس  و مسئولان فارس را دوست می داشتم ..

رو سیاه افرادی هستند که می خواستند تا با اعمال نفوذ سایت هایم و وبلاگهایم را  کنترل کنند ...من نباشم یک نفر از همشهریان انشا الله بعنوان خبرنگاررادامه کار می دهد ..تمام مسئولیتها و حت یاین دنیا زود گذار است  چه خوب است با خوشی و برادری و دوستی باشد..

 از اینجا جا دارد .. از دکتر اسدپور فرماندار اسبق آستارا ، مهندس شفقی ( که واقعا تعامل و دوستی نزدیک و شبنروزی با خبرنگاران هر دو داشتند و دارنند ) و امام جمعه دانشمند و خبرنگار دوست ( همیشه حامی خبرنگاران بودند همانند حاج اقا اکرمی )معاونین فرماندار مهندس شهاب زاده و مهندس کرم زادگان و شهرداری محترم آستارا و لوندویل ( هرو واقعا تعامل خوب و عالی با خبرنگاران بخصوص فارس داشتند و دارنند)و ریس شورای شهر آستارا و لوندویل و حاج آقا فتعلی زاده ریس شورای شهرستان استارا و مدیرکل گمرک اسبق  و فعلی ( انصافا هر دو با خبرنگاران تعامل عالی داشتند )و سرهنگ خرسند فرمانده اسبق نیروی انتظامی آستارا  و سرهنگ منشوری  فرمانده اسبق  سپاه آستارا، فرمانده هنگ مرزی آستارا  ،حراست فرمانداری و شهرداری آستارا و لوندویل..تقدیر وتشکر می نمایم

و همچنین از بخشدار لوندویل مهندس پور حضرت ،مدیر روابط عمومی فرمانداری مهند س میزان گر و روسای ادارات حفاظت محیط زیست ، کمیته امداد، بهزیستی ، بهداشت و درمان  ، آب شهری ، آب روستایی، شیلات ،صنعت و معدن و تجارت،کانون فرهنگی کودک و نوجوان ،گاز آستارا و لوندویل ،اصناف آستارا ،اداره تعاون آستارا ،فرهنگ و ارشاد آستارا ،پایانه مرزی ،دانشگاه سما ،بنیاد شهید و امور ایثارگرا ن ،جهاد کشاورزی ،بنادر آستارا

 که اکثرا با من بعنوان خبرنگار فارس همکاری نزدیکی داشتند تقدیر وتشکر نمایم ..

و ازاستاد رسول علی نزاد ( که من خبرنگاری در 17 سال گذشته تاکنون  مدیون ایشان هستم  و همیشه راهنما و مشوق و استاد من است )یوسف هدایت خبرنگار ایرنا ، پیمان ناصری خبرنگارشبستان ،مهدی حسین نزادی سردبیر هفته نامه پیام آستارا ، رشیدی خبرنگار پگاه که دوستانه مرا در این مدت یاری نمودند تقدیر و شتکر ویژه می نمایم..

 و خاتمه از خبر گزاری فارس بخصوص حاح خانم ثابت سرپرست گیلان  و حاجی اقا درویشی سردبیر  گیلان - فارس  که شانس و لیاقت خدمت من بعنوان خبرنگار فارس بمن دراین مدت از سال 92 دادند و مرا تحمل کردند تقدیر و تشکر می نمایم( با اینکه می دانستند افکار  و عقیده چه می باشد ) این برایم خیلی مهم است

و از افرادی که در این مدت شاید از روی غیر عمد موجب رنجش آنها شدم طلب بخشش دارم ...نیاز باشد از ایشان رسما عذر خواهی م یکنم چون هدف من خدمت به جامعه بوده است لا غیر

 

 خبرنگاراسبق خبر گزاری فارس - در آستارا ..اا دارستانی( خبرنگار هفته نامه استانی تارک خزر - مدیر مسئول روز نامه الکترونیکی درد نیوز dardnews.irو استارا نیوزastaranews.com و ایران نیوزیک irannews1.ir


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط دکتر محمد علیی اسلامی 93/7/19:: 9:15 عصر     |     () نظر

فعال حقوق بشر کیست؟ اسماعیل اسدی دارستانی کارشناس و فعال حقوق بشر و محیط زیست

بحث حقوق بشر ..قرن بیستم خاصه بعد از جنگ جهانی دوم بسیار مورد توجه قرار گرفت به گونه ای که یکی از اهداف سازمان ملل متحد پیشبرد و تشویق احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی برای همگان بدون تمایز از حیث ن‍ژاد، جنس، زبان مذهب و … اعلام شد

 

وَإِن کَانَ طَآئِفَةٌ مِّنکُمْ آمَنُواْ بِالَّذِی أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَآئِفَةٌ لَّمْ یْؤْمِنُواْ فَاصْبِرُواْ حَتَّى یَحْکُمَ اللّهُ بَیْنَنَا وَهُوَ خَیْرُ الْحَاکِمِینَ ?87 اعراف ?

( شعیب بمومنان گفت )اگر به آنچه من از طرف خدا مامور بتبلیغ آن شده ام گروهی ایمان آوردند و گروهی ایمان نیاورده و بخصومت برخاستند شما مومنان که ایمان آورده اید صبر پیشه کنید تا خدا میان ما و آنها داوری کند او بهترین دادخواهانست

(ج18 فرهنگ قرآن ، ص250)

گـاهــے نـدانـسـتـہ از یــک نـفـر بـتـے درســت مــیـکـنـے

آنــقـدر بـزرگ کـہ از دســت ابـراهـیـم نـیـز کــارـے بـر نـمـے آیـد

پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری

آن است که بعد از هر زمین خوردن

دوباره برخیزی

من عمر خود را در یاری به مردم سپری کردم.
نیکی به دیگران در من خوشدلی و آسایش فراهم می ساخت
و از همه شادی های عالم برایم لذت بخش تر بود.

 کوروش بزرگ

آستارا نیوز  اسماعیل اسدی دارستانی کارشناس حقوق بشر : اگرچه تبعات ناگوار دو جنگ جهانی و هراس از تکرار آن ملل متحد را به دور هم گرد آورد تا اهرمهایی هرچند ضعیف برای پیشگیری از جنگ طراحی کنند، اما دغدغه ای که از آن زمان به بعد و حتی قبل از آن هم همواره وجود داشته و دارد، تنها توسل به زور و قدرت نمایی دولتها در قبال یکدیگر نبود، بلکه گردنکشی حاکمیت ها در قبال افراد تحت حاکمیتشان نیز مهم می نمود. از اینرو دولتها با اکراه برای تضمین حقوق افراد تحت حاکمیتشان ناگزیر به پذیرش حداقل هایی تحت عنوان حقوق مدنی و سیاسی و یا حقوق اجتماعی و اقتصادی و بعدها منع شکنجه، حقوق زنان و یا حقوق کودکان و امثالهم طی کنوانسیونهای متعدد بین المللی شدند. این سازوکارها برای آن بود که دولتها ملزم به تایید حقوق طبیعی افراد تحت حاکمیتشان شوند به گونه ای که نتوانند هرطور که خواستند با آنها رفتار کنند. هرچند دولتهایی که اساسا اعتقادی به این مهم نداشتند، به این تعهدات تن نداده و به کنوانسیون مربوطه نپیوستند و یا بیکار ننشسته و تا جایی که در توان داشتند، در زمان تدوین و تنظیم این حداقل ها به بهانه هایی چون شرایط متفاوت مذهبی و فرهنگی برای کاهش تعهداتشان در قبال افراد تحت حاکمیتشان تلاش کردند و یا با اعمال حق شرط عدم تعهد خود را نسبت به ماده و موادی پیشاپیش اعلام کردند. نهایتاً اینکه در مواردی برای جلوگیری از شکایت سایر دول و یا اتباع خود، تن به سازوکارهای اجرایی مثل پروتکل اول میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، ندادند.

این رویه را به خوبی می توان در پذیرش و قبولی اعلامیه جهانی حقوق بشر و سپس در پیوستن و تصویب کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و پروتکل اول آن و نیز حق شرط هایی که به این کنوانسیون و یا سایر کنوانسیونها از جمله کنوانسیون حقوق کودک وارد شده است، به خوبی مشاهده کرد. میزان گرایش دولتها از پذیرش اعلامیه جهانی حقوق بشر تا سایر کنوانسیونها که جنبه الزام آوری داشتند، رفته رفته کاهش می یابد. هرچند اعلامیه هزاره به عنوان معیار مشترک به طور رسمی مورد تاکید قرار می گیرد و با اقبال و پذیرش تمامی کشورها همراه است اما به واقع و در عمل، وقتی اصول آن، جنبه لازم الاجرایی پیدا می کند، نه تنها دولتهای غیرمردمی، تن به آن نمی دهند بلکه در مناسبات سیاسی نیز دولتها هرگز دوستان خود را متهم به نقض حقوق بشر نمی کنند و بیشتر ترجیح می دهند نقض حقوق بشر را در کشورهای غیردوست خود رصد کرده و جار بزنند و نباید نادیده گرفت ایرانیان از زمان باستان قانون مدون داشتند و دارنند و اولین منشور حقوق بشر جهانی توسط ایرانیان بدست کورش کبیر نگاشته شده است و ایرانیان اولین مدافعان حقوق بشر در عالم هستی هستند

خیلی ها فکر می کنند فعال حقوق بشر نباید برای احقاق حق مردم از خشونت یا جنگ حرفی بزند و این در صورتیکه یک اصل قانون اساسی کشور امر به معروف و نهی ازمنکر است یعنی اگر کسی حقوق دیگر مردم را خواست از بین ببرد و با زبان نتوانستی جلوی ظلم را بگیریی می توانی با اعمال زور از حقوق مظلوم دفاع نمود  نمونه بارز مدافعان حقوق بشر در تاریخ اسلام می باشد که امام حسین برای اجرای امربه معروف و نهی ازمنکر ( همان حقوق بشر ) تسلیم نشد و دراین راه شهید شد و موارد زیادی در تاریخ اسلام می باشد.

اما صرفنظر از عملکرد دولتها در مورد مقوله حقوق بشر که هم مخاطب آنند و هم ناقض آن،‌امروزه به نظر می رسد دفاع از حقوق بشر بیش از آنکه مورد حمایت و یا ترویج قرار بگیرد، اغلب به یک ژست بدل گشته است. امروزه همه دولتمردان دم از حقوق بشر می زنند – البته به مفهومی که خود می خواهند و قبول دارند- و اساساً اکنون هیچ حکومتی نمی تواند صراحتاً حقوق بشری افراد تحت حاکمیت خود را به رسمیت نشناسد بلکه با دستاویزهایی چون نسبت گرایی و شرایط خاص مذهبی و قومی و فرهنگی، نقض این حقوق را توجیه می کنند. به زعم آنها حقوق بشر محدوده جغرافیایی دارد، در حالی که در حقوق بشر، فرد به عنوان جهان شمول بودن مورد نظر قرار می گیرد. با این وصف، نقض حق حیات همان اندازه برای یک کودک مسلمان افغانستانی نارواست که برای یک کودک مسیحی یا یهودی در فلسطین و سرزمینهای اشغالی نارواست. به عبارت دیگر، حقوق بنیادین بشری که ملهم از حقوق طبیعی است یعنی فطرت بشر ایجاب می کند، فارغ از درج در معاهدات و یا فارغ از پذیرش دولت یا دولتهایی لازم الاتباع هستند.

از عملکرد دولتها که بگذریم نوبت به افرادی می رسد که حقوق بشر برایشان ابزاری شده جهت شناساندن خود به جامعه داخلی و جهانی. این اقلیت حظ بسیاری از مطرح شدن به عنوان فعال حقوق بشر می برند. اینان بی آنکه عملکرد یک مدافع حقوق بشر را داشته باشند، به صرف شرکت در کارگاه های آموزشی در مورد حقوق بشر، کنفرانس ها و همایش و یا حتی تحصیل در این رشته، خود را فعال حقوق بشر نامیده و بهتر بگوییم دوست دارند با این وصف نامیده شوند. بعضاً عضویت در گروه، دسته و یا اجزای سازمانی صنفی که متعلق به آنند را حق خود دانسته و گاه با استفاده از منابع مالی صنف، خود در چندین کارگاه آموزشی و امثالهم نیز شرکت می کنند، بی آنکه مفاهیم آموخته شده را در مقام یک فعال حقوق بشر آموزش داده یا ترویج کنند.

این در حالیست که عده ای دیگر در لباس وکیل، دانشجو، استاد و مدافع حقوق بشر  و حتی کارگر به خاطر دغدغه هایی که برای ترویج و احقاق حقوق بشری دارند، همواره به عنوان یک فرد مخالف و یا به زبان امروزی برهم زننده امنیت و امثالهم تحت فشارند. هرچند بسیار تکرار شده که حقوق بشر سیاسی نیست و نباید آنرا سیاسی کرد اما به واقع مگر می شود مطالباتی که افراد از حاکمیت دارند و نسبت به نقض آن معترضند مثل حقوق برابر زن و مرد، انتخابات آزاد و امثالهم از نظر هر حاکمیتی، سیاسی تلقی نشود؟ اقدامات این افراد بی آنکه خود بخواهند و به واقع چنین باشد، «امنیتی» تلقی شده و با همین انگ در تعقیب و به کیفر رساندن آنها حداقل حقوق مندرج در دادرسی عادلانه که برای متهم اعلام شده است نسبت به این عده نقض می شود. شاید از اینروست که در سال 1998 سازمان ملل ناگزیر برای شناساندن و تفکیک «مدافع حقوق بشر» از «مخالف سیاسی» مبادرت به صدور قطعنامه کرد و از آن تاریخ فعالین حقوق بشر بعنوان یک  مسئله حقوقی شناخته شدند و در راستای مدافع حقوق بشر فرد مصون می باشد واین زمان می برد تا این در جهان فرهنگ شود.

سازمان ملل متحد طی این اعلامیه عبارت «مدافع حقوق بشر» را در مورد کسانی که برای حمایت و اجرای حقوق بشر کمک می کنند، به کار برد؛ به گونه ای که حقوق بشر تماماً برای همگی آحاد بشر محقق شود. این افراد می توانند از اقشار مختلف جامعه و با سطح معلومات متفاوتی از قبیل کارمند، محصل، پزشک، معلم، کارگر، وکیل دادگستری، کاسب، قاضی و امثالهم باشند. مطابق این اعلامیه، هرکس که بخواهد می تواند مدافع حقوق بشر باشد. بدیهی است که ذکر هرکس که می خواهد به منزله آن نیست که فقط بخواهد بلکه عملکرد و اقداماتش نیز باید در جهت ترویج حقوق بشر باشد و این اقدامات می تواند در مورد کلیه مصادیق مندرج در هر چهار نسل حقوق بشر باشد.

این اعلامیه، حقوقی نیز برای مدافعان حقوق بشر برشمرده است که می توان به حق دسترسی به اطلاعات مربوط به حقوق بشر، انتقاد و ارائه پیشنهاد به سازمان ها و ارگانهای مربوطه، حضور در محاکم، حق ارتباط با سازمانهای غیردولتی و امثالهم اشاره کرد.

مدافعان حقوق بشر در کشورهای ناقض این حقوق، تحت فشار حاکمیت اند. آنها در قالب فعالین سیاسی و یا امنیتی تحت تعقیب قرار می گیرند و گاه ارتباط با یک رسانه خارجی و حتی سازمانهای غیردولتی خارجی، گزگی به دست حاکمیت داده تا آزادی و امنیت آنها سلب شود. از اینرو آنهایی که جان سالم به در می برند، گاه جلای وطن کرده و برای آزادی عمل خود در مکانی غیر از کشور خود اقامت می کنند.

عده ای بعداز اینکه انترنت به جهان آمد بخصوص ایران  از طریق فضای مجازی سایت و وبلاگ به فعالیت مدافع حقوق بشر پرداختند  و بعنوان شهروند خبرنگار معروف هستند و من اولین کسی بودم که بعنوان وبلاگ نویس مدافع حقوقبشر و میحط زیست  در فضای مجازی فعالیت کردم و کمتر کسی در جهان است که نام مرا بعنوان فعال حقوق بشر و محیط زیست نشناخته باشد و بابت این فعالیت وبلاگ نویسی تاوان  زیادی دادم و می دهم..

صرفنظر از آنکه عمل و شغل وکیل دادگستری خواسته و ناخواسته به عنوان مدافع حقوق مردم و یکی از تضمینات دادرسی منصفانه و چه بسا عادلانه، نوعی فعالیت حقوق بشری محسوب می شود، قابل ذکر است که در میان این صنف، بعضاً این تفکر و تصور وجود دارد که حتماً باید برای گرفتن حق موکل به ابزارهای رسانه ای متوسل شد. شکی نیست که گاهی نقض دادرسی عادلانه به قدری مشهود و زننده می نماید که وکیل ناگزیر از توسل به این ابزارهاست، با این وجود، در برخی موارد که لزومی به استفاده از این ابزار، ضروری به نظر نمی رسد، نه تنها زحمات یک وکیل را تحت الشعاع قرار می دهد بلکه برعکس به ضرر موکل نیز منتهی می شود. این در حالیست که عده ای دیگر از همین صنف، داوطلبانه بدون جاروجنجال و تبلیغات و با تجربه ای که کسب کرده اند، تنها به منافع موکل خود فکر کرده و برای حصول آن، لحظه ای دست از کار نکشیده اند. این عده با آنکه کار و تلاششان کاملاً مصداق فعال حقوق بشر است، نه حظی از مطرح شدن به عنوان حقوق بشر می برند و نه از اینکه به این عنوان شناخته نشوند، نگرانند. اما چه مردم عادی و چه حتی اقلیتی در این صنف، «فعال حقوق بشر» بودن را به شناخته شدن در رسانه ها، آن هم به واسطه پیگیری های پرونده هایی خاص موسوم به امنیتی و یا هر پرونده ای که مجال مطرح شدن آنها را داشته باشند، می دانند. شاید از اینروست که اگر با وصف فعال حقوق بشر مورد خطاب و توجه قرار نگیرند، ناراضی خواهند بود.

شخصاً شاهد نقض حقوق زیادی در پرونده های خانوادگی، ثبتی، حقوقی های ساده و دشوار و حتی چک بلامحل و امثالهم در دادگاه ها و غیردادگاهها بوده ام که هر کدام می توانست به اندازه هر پرونده امنیتی حرفی برای گفتن داشته باشد. حال باید پرسید تا چه اندازه با نگاه نقادانه به این قبیل پرونده ها نیز نگریسته ایم؟! آیا کرامت ذاتی انسان، تنها در آن محاکم نقض می شود؟ آیا حق دفاع به واسطه تبصره ماده 128 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری نقض شده و یا در دادگاههای انتظامی و اداری نیز چنین است؟ آیا آزادی بیان را برای هر رسانه ای قبول داریم و یا تنها برای رسانه های همسو با تفکرات و عقاید خودمان؟ به عنوان یک وکیل دادگستری که خواسته و ناخواسته حداقل در حیطه دادرسی عادلانه، کاری حقوق بشری انجام می دهیم، تا چه اندازه در معرفی و شناساندن نسل های حقوق بشری به مردم کوشا بوده ایم؟ آیا به جز حق حیات، آزادی بیان و عقیده و مذهب و امثالهم، از حق بر محیط زیست سالم، حق بر صلح و توسعه نیز سخنی به میان آورده ایم؟ شاید بگویید که وکیل هستیم و تنها از دستمان همین قسم حوزه دادرسی عادلانه بر می آید. آری، چه اگر غیر از آن بود و یا جامعه به رشدی که برآمده از آگاهی نسبت به حقوق خود باشد، رسیده بود نسبت به حقمان بر محیط زیست هم همان اندازه صدایمان در می آمد که نسبت به سایر حقوق بشری مدعی هستیم. به عنوان فعال حقوق بشر، نباید تک بعدی به آن پرداخت، بلکه اصولاً باید همه جانبه و نسبت به تمامی مردم دنیا، همه حقوق را خواهان باشیم.

تعدادی از وکلای دادگستری با تمامی دشواریهایی که پرونده های امنیتی برایشان در پی خواهد داشت، دلسوزانه پیگیر دفاع از حقوق موکلین خود در این قبیل پرونده ها هستند. عده ای از آنها بی آنکه ادعایی داشته باشند، نه تنها چنین پرونده هایی را قبول می کنند بلکه در مقام یک وکیل که کارش دفاع از حقوق موکلش است، هرجا که حقوق متهمی را در معرض خطر ببینند به میدان آمده و برای دفاع از آن تلاش وافری می کنند. برای این عده، تفاوتی هم نمی کند که فرد متهم به ارتکاب جرایم امنیتی باشد یا کلاهبرداری و یا مواد مخدر و یا قتل عمد، آنها به رسالت خود به عنوان یک وکیل دادگستری می اندیشند .

به هر حال، همانطور که پیشتر دیدیم، از روند پیوستن حاکمیتها به کنوانسیونهای حقوق بشری، چنین بر می آید که اساساً آنها روی خوشی به حقوق بشر و تعهداتشان نسبت به افراد تحت حاکمیتشان نشان نمی دهند. همین امر است که فعالین حقوق بشر را وادار می کند که برای احقاق آن، همواره هشیار بوده و متذکر آن باشند. اگرچه فعالین حقوق بشر به موجب قطعنامه سازمان ملل حق دارند که با سازمانهای مختلف حقوق بشری غیردولتی در ارتباط بوده، برای انجام رسالتشان به هر نوع اطلاعاتی دسترسی داشته باشند، اما این امر به دشواری صورت می گیرد؛ خاصه در حکومتهای خودکامه، فعالین حقوق بشر بهای سنگینی برای اهداف متعالی خود باید بپردازند.

در این وانفسا، وکلا مدافعان حقوق بشر  در جهان چون رزمنده ای بدون سنگر در برابر دشمنان خودی و  و غیره  که در میدان مین گرفتار آمده اند، برای حفظ حقوق موکلینشان و محروان جامعه ومردم چنان باید سنجیده گام بردارند که نه به خود آسیب برسانند و نه موجبات تضییع حقوق موکلینشان و مردم  را فراهم آورند. آری، می دانم که دست کم در سازوکارهای قضایی کشور ما، این مهم، بعضاً تکلیفی مالایطاق است. در کشور ما وکیل و مدافعان حقوق بشر ( مدافع حقوق بشر مطابق  قانون اساسی طبق اصل ... بعنوان امر به معروف و نهی از منکر شناخته می شود اما در عمل اجرا نمی شود و این اصل ق ا کشور بیشتر نادیده یا تفسیر لاغیر انگاشته  می شود ) از مصونیت لازمه برخوردار نیست، هر لحظه که می خواهد برای حقوق موکل  و مردم خود فریاد بزندو دفاع کند ، باید نیم نگاهی هم به آینده شغلی و موقعیت خود داشته باشد وگرنه سالم از میدان مین بیرون نخواهد آمد. از اینرو وکلایی  و مدافعان حقوق بشر که به واقع بدون ادعایی و جار و جنجالی حتی حاضرند آینده شغلی و زندگی وسر نوشت  خود را نیز به خطر بیندازند که حقی از موکلشان و مردم تضییع نشود را باید ستود.

اسماعیل اسدی دارستانی  کارشناس حقوق بشرو اولین وبلاگ نویس  حقوق بشر و محیط زیست  جهانی

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط دکتر محمد علیی اسلامی 93/7/18:: 1:5 عصر     |     () نظر

اسماعیل اسدی دارستانی  فعال حقوق بشر - محبوبیت جهانی

نویسنده  و محقق و روزنامه نگار   و وبلاگ نویس شناخته شده بین المللی  , مستند ساز ... نویسنده کتاب بررسی تاریخ حقوق بشر و محیط زیست و مدیر مسئول روز نامه الکترونیکی درد نیوز dardnews.ir

 

 

 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط دکتر محمد علیی اسلامی 93/7/17:: 2:20 عصر     |     () نظر
   1   2   3   4   5      >