سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! من از هرچه با اراده تو مخالفت دارد و یا از محبّت تو به دور است، به سویت توبه می کنم ؛ از آنچه در دلم می گذرد، نگاه های چشمم وگفته های زبانم . [.امام سجّاد علیه السلام ـ در دعایش ـ]
انصار حزب الله گیلان

دلنوشته ای فعال محط زیست و حقوق بشر  به ریس سازمان محیط زیست کشور  بعدار 49 بار آتش سوزی و(14شهریور 1393 روز جمعه 5 هکتار آتش گرفت و سوخت ) در حیات وحش لوندویل استارا dardnews.ir

این دلنوشته را برای شما نوشتم چون امروز بعلت سهل انگاری یا نبود میحط بان در حیات وحش  پنچ هکتار حیات وحش سوخت  در دنیایی  که دنیایی الکترونیک و دروبین مداربسته است و در دنیایی که می توان با دو دوربین مدار بسته  کل حیات وحش لوندویل را کنترل کرد در صورتیکه اداره محیط زیست استارذابالای 18 محیط بان در پاسگاه حیات وحش لوندویل ...کل حیات وحش رسما هزار هکتار است  که مقداری زیادی از آن  با قانون یا بی قانون  تصرف اشخاص حقیقی و حقوق  شده است نمونه اش ویلا های پشت حیات وحش در ساحل و تعاونی پره ماهیگیری و مجتمع 17 هکتاری صدف سیبلی و دیگر موارد ..

واقعا جای تعجب و سوال است ریس محیط زیست استارا جمعه 14 شهریورماه  در مصاحبه با خبرنگار ایرنا می گوید.. من همین اخبار را در سایت های کشورهای خارجی بخصوص اروپا می خوانم بخاطر یک آتش سوزی ریس استعفا یا عزل می شود و این ریس با افتخار می گوید 49 بار حیات وحش 850 هکتاری آتش گرفته شده است  و این بار 5 هکتار ...قضاوت با شماست ..من در تعجبم..

رییس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان آستارا در مصاحبه با ایرنا گفت: پناهگاه حیات وحش ?لوندویل? امروز (جمعه) برای چهل و نهمین بار در فصل تابستان طعمه حریق شد.

وی با قدردانی از آتش نشانان شهرداری آستارا برای اطفای حریق در این منطقه اضافه کرد: خوشبختانه در این آتش سوزی خسارت چشمگیری به نهال ها و درختان پناهگاه وارد نشده است.

رییس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان آستارا بیشترین خسارت آتش سوزی را مربوط به سطح بوته زارهای پناهگاه حیات وحش عنوان کرد.

وی خاموش نکردن آتش پس از روشن ساختن آن را از عمده دلایل آتش سوزی های پناهگاه حیات وحش عنوان و اضافه کرد: متاسفانه در آتش سوزی های اخیر از ابتدای فصل تابستان حدود 300 اصله درخت توسکا، 300 اصله درخت لیلکی و 50 اصله درخت انار و نیز بخشی از زیستگاه های حیوانات بومی و پوشش های گیاهی سوخته است.

 و مدتی پیش هم یک هکتار از انارستان  حیات وحش و  مدتی  نزدیک هم جلوی دید همگان حیات وحش سوخت ...


 با افتخار هم می گوید برای 49 بار در این تابستان حریق انجام شده  هربار 5 هکتار از حیات وحش بسوزد به اضافه  زمین های  محل جمع  آوری زباله 25 هکتار ، مجتمع ساحلی صدف سیبلی و 28 هکتار  واگذاری زمین به کشاورزان  و دهها هگتار برای راه است ... دیگر از 1000 هکتار حیات وحش لوندویل که دورش هم محصور شده چه مانده  فقط می ماند کاج دق  و زیستگاه گوزن زرد که بومی نیستند...

جای تعجب است من به محیط زیست زنگ زدم هفته پیش که دارنند تالاب استیل را شن ریزی  و درختچه ها زیر می گیرند و نزدیک چهار هکتار را ازبین بردنند  بمن محیط بان گفت اشکال ندارنند این مورد موافقت مسئولان قرار گرفته است ....

واقعا  جای سوال است وظیفه  اداره  حفاظت محیط زیست و محیط بانان پاسگاه محیط  زیست   چیست ..جوابگویی پنچ هکتار و دهها هکتار که امسال حیات وحش آتش گرفته چیست و وظیفه محیط زیست دراین میان چیست ...

دلنوشته ام را برای جنابعالی ریس محیط زیست مجبور شدم بنویسم..

من فقط شعار دیدم لا غیر ..

من ااد فعال محیط ز یست ام  را  این را برای خودم و جامعه ام  کلمه  مقدسی می دانم که پیش از من صدها نفر فعال محیط زیست  و حقوق بشر  و محیط زیست  در جای جای ایران  و جهان  گفتند  و حتی جان عزیزشان را نثار نمودند بدون یک ریال تقاضا  و حتی متاسفانه از طریق سازمان شما چون  ان ج یو بما مجوز نمی دهند کار ما را غیر قانونی می دانند ...


من حتی هنگام خواب هم قدم می زنم و آواز کبک و صدای پای پرندگان دریایی  لک لک ها  و شغال ها و روباها  و حتی گوزن زرد  و روح طبیعت و حیات وحش را  مشنوم که بمن می گویند نجاتم بدهید ... را دنبال می کنم و گاه تا خود صبح به دنبال صدا به حیات وحش و کوههای تالش می روم  می بینم  حیات وحش و کوهها در حال سوختن هستند و یا در حال تصرف و ویلا سازی   و چه شب ها با این کابوس از خواب می پرم  و با صدای روح طبیعت و حیات وحش به جنگل  و حیات وحش و جنگلها و کوههای تالش می روم  می بینم در خواب  روح طبیعت مرا منجی خود قرار داده است


روزها و شبها از حال فرزند و همسرم  و خانواده بی خبریم و هر بار که از خانواده و فرزند دلبندمان خداحافظی می کنیم نمی دانیم که آیا آنها را دوباره خواهیم دید  و شاید این آخرین بوسه بر گونه فرزندمان و همسر م  است و آخرین نگاه و دست تکان دادنش ... بابا ورل کن همسر م ورل کن مگر تو محیط بانی مگر از سازمان حمایت می شود

مگر بخاطر دفاع از محیط زیست زندانی  نشدی و..مگر کتک نخوردی ..
من  را روح طبیعت  و جنگل و حیات وحش صدا می کند  من نمی توانم به روح طبیعت و حیات وحش که تنها مانده نه بگویم.. ، من نگاه  تالاب استیل  یا جنگل کوهای تالش یا شغال و حیوانات و پرندگان  حیات وحش  لوندویل  را هنگامی که نیاز به کمک دارنند  می شناسم و یا وقتی به نشان تشکر کمی می رود و برگشته نیم نگاهی می کند ، من آواز مرغان دریایی  و پرندگان آستارا  را وقتی اختصاصی برای من ، فقط برای من بر روی سنگی از ته دل می خواند با همه وجودم می شنوم ، من لوح تقدیرم را از روباهی که مرا به دنبال خود می کشاند تا لانه و        بچه های زیبایش را به من نشان دهد و لاک پشتی که در نهایت سرعت ، آرام برای نوشیدن آب می رود        می گیرم ، من با بال های عقابی پرواز می کنم که هر روز با هم از خواب بیدار می شویم و او زیبایی خلقت را با پرواز خود در طلوع آفتاب به من نشان می دهد  و من مستقیم رفتن گراز بومی را می بینم که توسط شکارچی غیر مجاز در حیات وحش لوندویل کشته می شود می شنوم ... من وقتی زباله شهردارییها و دهیاریها در حیات وحش لوندویل ریخته می شود و کمرش را می شکسند می شنوم...

من صدای ناله و زاری  رودخانه مرداب را می شناسم  که نمی خواهد  آب فاضلاب و توالت و کشتارگاها رابدریا نبرد می شوم و استفراق رودخانه مرداب و کرگانرود را می شناسم و که نمی خواهد فاضلای  انسانی را بداخل دریا ببر د..

من صدای رودخانه چلوند را می شناسم که مخفیانه تخریب و شن برداریمی شود  و من صدای ناله تالاب استیل را می شناسم که به بهانه جاده سازی دربند چهار هکتارش را به مصوبه تعریض جاده پرش می کنم و من کندن تالاب آق توسط  سود گران خاک با لدور می شنوم که تالاب از هر بیلی گریه می کند ...
بارها در باران خیس خیس شده ام ، دستهایم در برف و سرمای کوههای سربلند  تالشان  شده است ، پاهایم تاول زده و در برخورد با سنگ ها و تیغ گون ها زخمی شده است ، گرسته و تشنه شده ام و آفتاب    چهره ام را از دیگران متمایز کرده ، زانویم آب آورده ، قلبم گاهی تیر می کشد و چشم هایم ضعیف شده و ... اما من هر روز به عشق حفاظت از خرگوش و  کبوتر و پروانه و شغال و روباه و پرندگان  و خوک  و حیوانات قدم در راه کوه و  تالالب آق  و استیل می گذرم  بدون حقوق و حمایت قاانونی   و فرزندم و همسرم  را که هیچگاه از دیدن هم سیر نمی شویم ناگزیر در خواب تنها می گذارم ، فرزندی که آرزو دارد مانند       فیلم های هندی  که می بیند فراغت داشتم و با من در کنار ساحل می دوید و آب پاهای کوچکش را نوازش می کرد و همسری که دشواری های زندگی با یک  فعال محیط زیست و حقوق بشر و روز نامه نگار  را با صبوری و مهربانی تحمل می کند و رویاهایش برای یک زندگی بی دغدغه را حتی به زبان نمی آورد .

همسرم می داند من هدفم خدمت به جامعه و اینده فرزندان ایران است  همانطوریکه پدر جانباز شهیدم بخاطر حفظ وطن در سال 59 به جبهه رفت و بردارنم دواطب دنبال وی ..
من  اگر زندگیم مثل هیچ کس نیست ، اگر ... و حافظ آفریده هایش و چه افتخاری از این بالاتر  که فعال حقوق بشر و محیط زیست یک روز نامه نگار باشی ..

حالا از پنچ هکتار جنگلهای ویرمونی و چندین بار آتش سوزی عمدی دیگر در کوهستان تالش دهستان ویر مونی  و ویلاسازی در حیران ودربند ،بخش لوندویل و..نمی نویسم....در هفته اخیر انجام شده است

 ااد فعال محیط زیست وحقوق بشر آستارا و روز نامه نگار  14 شهریورماه 1393


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط دکتر محمد علیی اسلامی 93/6/14:: 9:37 عصر     |     () نظر